زنجاب زنجاب

پروردگارا مرا ببخش … از اینکه

پروردگارا مرا ببخش … از اینکه

از اینکه گاهی احساساتم بر عقلم غلبه کرده !

از اینکه زبانم گفت بفرمائید ولی دلم گفت نه !

از اینکه در حال سخن گفتن کسی به آن بی اعتنا بودم !

از اینکه کار بد دیگران را به رخشان کشیدم !

از اینکه به یاد همه بودم غیر از تو !

از اینکه حق با من نبود ، ولی لجبازی نمودم !

از اینکه بر کوچکترها بزرگی کردم !

از اینکه گاهی صدایم زدند ولی خودم را به نشنیدن زدم !

از اینکه اعتمادم به بندگانت بیشتر از ایمان و اعتماد به تو بود !

از اینکه غذا خوردنم هیچوقت ترک نشد ، ولی نمازم بارها قضا شد !

از اینکه معذرت خواستن برایم مشکل بود و از آن دوری کردم !

از اینکه تظاهر به دانستن مطلبی کردم که اصلا آنرا نمی دانستم !

از اینکه در موقع گناه از یک طفل خجالت کشیدم ولی از تو شرم نکردم !

از اینکه  حاضر نشدم بگویم نمی دانم حتی در آن لحظه که نادانیم برملا شد!

از اینکه آنقدر که به آراستگی ظاهر خودم پرداختم به آراستگی باطنم نپرداختم !

از اینکه عیب دیگران را دیدم و بزرگ کردم ولی کوه عیب خود را ندیدم و کوچک شمردم !

از اینکه روزه را در نخوردن و ننوشیدن دانستم ،در حالیکه هیچکدام از اعضای بدنم روزه نبودند !

از اینکه در همه چیز با محاسبه دقیق سر و کار داشتم ولی به حساب نفس خویش نرسیدم !

از اینکه از نعمات بی شمار تو استفاده کردم ولی بندگان فقیر و بینوایت را فراموش کردم.

  • اشتراک گذاری